English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2105 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
no reply necessary [NRN] U نیازی به پاسخ نیست.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
There's no need to elaborate. U نیازی به توضیح اضافی نیست.
bloop U عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
An apple a day keeps the doctor away. <proverb> U با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست. [چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
prefix notation U عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
conversion tables U جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
flat U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
segments U بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
segment U بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
agamic U بی نیازی از جفت گیری بی نیازی از تلقیح
it is impolitic reply so soon U صلاح نیست به این زودی پاسخ داده شود
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
voicing U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voice U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voices U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
satiety U بی نیازی
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
autarky U بی نیازی اقتصادی
independence U بی نیازی ازدیگران
to meet U [به نیازی] جواب دادن
to comply [with] U [به نیازی] جواب دادن
to accommodate U [به نیازی] جواب دادن
self evidence U بی نیازی از اثبات بدیهیت
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
no address operation U دستویر که نیازی به آدرس در خود ندارد
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
standards U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
concertina fold U قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
chapters U بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapter U بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
static U MAR که تا وقتی داده می پذیرد که منبع تغذیه روشن است و داده نیازی به تنظیم مجدد ندارد
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
raw U روش دستیابی به فایل که وقتی داده از فایل خوانده میشود نیازی به ترجمه داده یا تنظیم آن ندارد
in answer to U در پاسخ به
respond U پاسخ
answerback U در پاسخ
rebutter U پاسخ رد
negative reply U پاسخ رد
responsions U پاسخ
counterplea U پاسخ رد
responds U پاسخ
responded U پاسخ
answers U پاسخ
response U پاسخ
replication U پاسخ
item of written comment U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
no U : پاسخ نه
response [commentary] U پاسخ
statement U پاسخ
answering U پاسخ
in reply to U در پاسخ
responses U پاسخ
replying U پاسخ
reply U پاسخ
replies U پاسخ
answer U پاسخ
replied U پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
answered U پاسخ
to definitive answer U پاسخ قطعی
rejoins U در پاسخ گفتن
rejoin U در پاسخ گفتن
rejoins U پاسخ دادن
rejoining U پاسخ دادن
an a answer U پاسخ مثبت
rejoin U پاسخ دادن
rejoining U در پاسخ گفتن
rejoined U در پاسخ گفتن
anatomy response U پاسخ کالبدی
rejoined U پاسخ دادن
oracle U پاسخ مبهم
vaccum response U پاسخ غیابی
vab U پاسخ سمعی
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
to make a response U پاسخ دادن
responded U پاسخ دادن
calculation U پاسخ تقریبی
solutions U پاسخ یک مشکل
solution U پاسخ یک مشکل
voice answer back U پاسخ سمعی
oracles U پاسخ مبهم
rejoinders U پاسخ دفاعی
rejoinder U پاسخ دفاعی
answerable U پاسخ دار
pleas U پاسخ دعوی
plea U پاسخ دعوی
responds U پاسخ دادن
whole response U پاسخ کلی
w response U پاسخ کلی
respond U پاسخ دادن
manipulandum U ابزار پاسخ
preparatory response U پاسخ مقدماتی
reflection response U پاسخ قرینه
replier U پاسخ دهنده
response amplitude U دامنه پاسخ
response differentiation U تفکیک پاسخ
response duration U مدت پاسخ
response equivalence U هم ارزی پاسخ
response generalization U تعمیم پاسخ
response intensity U شدت پاسخ
response latency U نهفتگی پاسخ
response rate U سرعت پاسخ
response set U امایه پاسخ
response strength U نیرومندی پاسخ
response threshold U استانه پاسخ
frequency respone U پاسخ فرکانس
response time U زمان پاسخ
position response U پاسخ مکانی
popular response U پاسخ رایج
answers U پاسخ به یک سوال
operandum U ابزار پاسخ
answer U : پاسخ دادن
answer U : جواب پاسخ
moro response U پاسخ مورو
movement response U پاسخ حرکت
answer U پاسخ به یک سوال
answered U : پاسخ دادن
answered U : جواب پاسخ
irresponsive U پاسخ ندهنده
answered U پاسخ به یک سوال
answering U : پاسخ دادن
answering U : جواب پاسخ
impluse response U پاسخ ایمپولز
answering U پاسخ به یک سوال
answers U : جواب پاسخ
image response U پاسخ تصویر
original response U پاسخ ابتکاری
emitted response U پاسخ صدوری
answerback U پاسخ برگشتی
running rate U اهنگ پاسخ
answers U : پاسخ دادن
content response U پاسخ محتوایی
right answer U پاسخ درست
correct response U پاسخ درست
anticipatory response U پاسخ انتظاری
consummatory response U پاسخ پایانی
conditioned response U پاسخ شرطی
delayed response U پاسخ درنگیده
responsorial U پاسخ دهنده
color response U پاسخ رنگ
answer mode U حالت پاسخ
distal response U پاسخ دوربرد
discriminatory response U پاسخ افتراقی
early answer U پاسخ زود
shading response U پاسخ سایه روشن
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
conditioned emotional response U پاسخ هیجانی شرطی
interrogator responsor U دستگاه پرسش- پاسخ
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
electrodermal response U پاسخ برقی پوست
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
all or none response U پاسخ همه یا هیچ
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
achromatic color response U پاسخ رنگ بی فام
cer U پاسخ هیجانی شرطی
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
s r model U الگوی محرک- پاسخ
to answer in the a U پاسخ مثبت دادن
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
unconditioned response U پاسخ غیر شرطی
ucr U پاسخ غیر شرطی
return a negative U پاسخ منفی دادن
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
response time U زمان پاسخ دهی
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
he returned a negative U پاسخ منفی داد
pure color response U پاسخ خالص رنگ
open ended question U پرسش باز پاسخ
conditioned avoidance response U پاسخ اجتنابی شرطی
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
conditioned escape response U پاسخ گریز شرطی
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
white space response U پاسخ به بخش سفید
Recent search history Forum search
1اصطلاحاترنگ قرمز به فارسب
1I am good with figures,how about you?
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1Any man who does not respect a woman is probably homosexual.
1It's not business to you
1معنی lead lag compensator
1Success is not the key to happiness. Happiness is the key to success. If you love what you are doing, you will be successful.
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
2شما اهل کجا هستید
1معنی اصطلاحی nonconversation چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com